“من یه خواننده و ترانهسرا هستم. متصدیبار و پرستاربچه هم هستم. آخرهفتهها چهار تا مهمونی شام برگزار میکنم، و بابت هر پرس غذا 65 دلار میگیرم. سوپ درست میکنم و آنلاین میفروشم. شمع، کوکتل چای حمام، ماسک مو و شامپو هم میفروشم. به شدت بی پول ام و به تعطیلات […]
Day: December 9, 2018
زندگیم بی ثبات و بهم ریخته است
“تمام خاطرات بچگی من از مادر الکلیام هست. ما تو یه محله خیلی فقیرنشین زندگی میکردیم. هیچوقت تو خونه غذا نداشتیم و برق رو از خونهی همسایهها میدزدیدیم. اوضاع انقدر بد بود که وقتی من پنج سالم بود پدرم حضانت ما رو به عهده گرفت، البته پیش اون هم شرایط […]