اون یه زن عاقل، بامزه و جذابه. ما شبیه به هم فکر میکنیم، اون مکمل منه. ما انقدر شبیه هم هستیم که گاهی به نظر میرسه یک نفریم. وقتی اون خونه نیست، مثلا کنفرانس داره یا هرچیزی، زندگی من از احساس خالی میشه. بیدار میشم، صبحونه درست میکنم، اگر حوصلم سربره به یه گالری یا کنسرت میرم، اما صادقانه میگم که از هیچکدوم از این کارا لذت نمیبرم. تنها لذت من وقتیه که این اتفاقات رو بعدا برای اون تعریف میکنم. من احساس میکنم هیچ چیز دیگه ای تو این دنیا وجود نداره و ما دوتا حالمون بهتر میشه…
Day: October 5, 2020
مادربزرگ کروکودیلی
“ما زیاد راجع به اون اتفاق تو مراسم ختمش صحبت نکردیم. کلا 30 نفر توی مراسم بودیم و هممون از قبل اون داستان رو میدونستیم. ولی فقط مدال شجاعتش رو روی تابوتش گذاشتیم. این مدال دومین مدال پرافتخاری هست که یه شهروند استرالیایی میتونه خاطر شجاعت دریافت کنه. اما باور […]