“اوایل که کارم رو به عنوان عکاس شروع کرده بودم، خیلی از کارها رو رایگان انجام میدادم. کسی بابتشون پولی بهم نمی داد. اونها بهم پیشنهاد شام، نوشیدنی، شهرت، تجربه، رابطه یا درک شدن رو می دادن. اگرچه احساس می کردم کارم ارزش بیشتری داره، هیچ وقت فکر نکردم در […]
Author: مدبر
کوئین ماما
“همسرم تو محل کارش عاشق یه زن جوونتر شد. اولش من ریلکس بودم. همسرم سیزده سال از من کوچکتره و من فکر میکردم این اتفاق مزخرف طبیعیه. ولی بعدش اون زن باردار شد. خوشبختانه از طریق مراحل طلاق این شانس رو داشتم که این آشغالدونی بدون امکانات رو ازش بگیرم […]
روزنامه نگاری در نیجریه
” اولین باری که شغل روزنامه نگاری در نیجریه بهم پیشنهاد شد، صاحب روزنامه بهم توصیه کرد که برای بیشتر کردن درآمدم رشوه بگیرم. اون بهم گفت: ” من دارم بهت یه پلتفرم میدم. از چیزهایی که داری، برای بدست آوردن چیزهایی که لازم داری، استفاده کن.” اونجا بود که […]
زندگی شاد و بدون تجاوز میخوام
“من میخوام یه زندگی شاد داشته باشم. از فقیر بودن خسته شدم. دارم تلاش میکنم برای تحصیل پول جمع کنم اما بیفایده اس. من سه بار خونه رو برای پیدا کردن کار ترک کردم. دفعه اول یه جا خدمتکار شدم اما هر روز صبح به محض اینکه لباس میپوشیدم مرد […]