- Published on
هدف داشتن در زندگی و تاثیرات آن
- Authors
“به محض اینکه از دانشگاه حقوق فارغالتحصیل شدم تصمیم گرفتم یه کتاب بنویسم. یه سری رمان درمورد آتشنشانهای ابَرانسانی و حرفهای، یه چیزی شبیه مسابقات نهایی آزاد تو دنیای شگفتانگیزان. دوست دارم یه دنیای تمام عیار خلق کنم، مثل کاری که ‘تالکین‘ تو کتاب ‘ارباب حلقهها‘ انجام داد.اما الان فقط در حد چند تا یادداشت تو گوشی و کامپیوترم پیش رفتم. قبلاً یه سری اهداف داشتم اما مثل این نبودن. هیچوقت ساعتها غرق انجام کاری نمیشدم.** داشتن این هدف الان یه قسمت اصلی از هویت منو تشکیل میده.**مثل یه برنامه که تو پسزمینه ذهنم درحال اجراس. هرچیزی که میبینم به داستانم اضافه میکنم. مثلاً پل پشت سرم میشه ورودی طاقدار و کندهکاری شدهی یه استادیوم که مبارزها دارن از روش عبور میکنن. **این کتاب دلیلی شده که من بیشتر به اطرافم توجه کنم.**مسیرهای طولانی رو پیاده روی میکنم و به همه چیز با دقت نگاه میکنم، مخصوصاً به آدمهای دیگه. این تنها راه برای خلق شخصیتهای باورپذیره. باید به زندگی آدمهایی که میبینم و اینکه چه اتفاقاتی باعث شکلگیری شخصیتشون شده فکر کنم.بنابراین حتی اگه از این کتاب هیچی درنیاد، حداقل از من آدم بهتری ساخته. هدف داشتن منو مجبور کرده رشد کنم.”