- Published on
تبعیض نژادی
- Authors
“دارم سعی میکنم به همسرم کمک کنم. میخواست دوش بگیره و غذا درست کنه اما بچه شروع کرد به گریه کردن. بنابراین بچه رو آوردم بیرون تا اون بتونه به کاراش برسه. یه نیم ساعتی هست که دیگه جیغ نمیزنه. ما اصالتاً اهل کشور موزامبیک هستیم. من به اینجا مهاجرت کردم تا به عنوان یه نصاب سقف کار پیدا کنم، اما وقتی فهمیدم همسرم بارداره با خودم آوردمش. خدمات پزشکی اینجا خیلی بهتره. چون بچه نارس به دنیا اومد الان نمیتونن برگردن به کشور خودمون. اما اگه اونا برگردن من خیالم راحتتره. چون اینجا موندن خیلی براشون خطرناکه. آفریقای جنوبی برای کار کردن خیلی کشور خوبیه اما مردمش دوست ندارن مهاجرا زیاد اینجا بمونن. مخصوصاً بقیه سیاهپوستا خیلی از ما سواستفاده میکنن، بهمون ناسزا میگن و میگن باید برگردیم به کشور خودمون. اونا بهمون حمله میکنن چون فکر میکنن ما شغلهای اونا رو میدزدیم. اما من فقط کاری رو که بلدم انجام میدم. اونا درک نمیکنن که اوضاع تو کشور من چه جوریه. اگه بچه داشته باشی نمیتونی خرج زندگیت رو دربیاری. من هیچ انتخاب دیگهای ندارم.” (ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی)