- Published on
قدرت ام رو از فوتبال آمریکایی بدست آوردم
- Authors
“معمولاً روزای یکشنبه باهم وقت میگذروندیم. چون تنها روزی بود که مست نبود. باهم فوتبال آمریکایی نگاه میکردیم، من همهی بازیکنهای NFL رو میشناختم. بعد منو میبرد تو حیاط پشتی تا توپ رو از وسط یه تایر پرتاب کنم. میخواست پرتابهام سریع و دقیق باشه. بهم یاد داد چطوری از پاهام کمک بگیرم تا قدرت ضربههام بیشتر بشه. معمولاً شبهای آخر هفته وقتی میومد خونه، تو سالن بیهوش میشد. اما اگر بیش از اندازه الکل میخورد، عصبی میشد. اینجور مواقع من میرفتم بالا تو اتاقم و هدفونم رو روی گوشم میذاشتم. آهنگهای آلیس کوپر یا بلکساباث رو گوش میدادم و صداش رو تا آخر زیاد میکردم. اما بعد متوجه شدم این اتفاق همش تکرار میشه، صدای فریادها بلندتر و بلندتر میشد و یکدفعه قطع میشد. و اینجوری میفهمیدم که کتککاری تموم شده. صبح روز بعد میدیدم بدن مادرم کبود یا زخم شده، یا دندونش شکسته. همیشه الکی بهانه میاورد که از پلهها افتاده. اما من میدونستم چه اتفاقی داره میوفته. و سالها این خشم توی وجودم شکل گرفت. بالاخره یه شب، هدفونم رو از روی گوشم برداشتم، رفتم پایین و دیدم داره چیکار میکنه. تلفن رو از دیوار آشپزخونه کندم و با تمام قدرت به طرف سرش پرتاب کردم. دقیقاً مثل تمرینهای فوتبال از وسط تایر. از رو زمین بلند شد، بهم گفت دختر ترسناکیام، و دیگه هیچوقت روی مادرم دست بلند نکرد.”