- Published on
بازار کار رشته های هنری پس از فارغ التحصیلی
- Authors
“من فارغ التحصیل رشتهی ‘هنرهای نوشتاری’ هستم که در حقیقت یه اسم باکلاس برای ‘انگلیسی’ هست که دانشگاهمون انتخاب کرده. بعد از گذروندن دو دورهی کارآموزی، هنوز هم تو رستوران کار میکنم. بالاخره هفته قبل یه مصاحبه کاری واقعی داشتم. طبق گفته سایتش یه ‘شرکت بزرگ بازاریابی‘ بود، اما دفترشون اندازه یه قوطی کبریت بود. بعد متوجه شدم که ‘فقط پورسانت’ میدن. بنابراین به شک افتادم که آیا اصلاً بازار کار برای رشته من وجود داره یا نه،درحالیکه طی 10 سال آینده باید اقساط وامهای دانشجوییم رو پرداخت کنم. خودم رو برای بدترین چیزها آماده کردهام. مثل کسی هستم که تازه فهمیده گرمایش زمین واقعاً داره اتفاق میوفته. برام مهم نیس چون علاوه بر بازار کار بهم ریخته، همه چیز تو آپارتمانم هم داره نابود میشه. هفته پیش یخچالمون از کار افتاد، 120 دلار پول مواد خوراکیهای داخلش بود. حالا همخونهایم از دستم عصبانیه چون نتونستم صاحبخونهمون رو در این مورد قانع کنم. بدتر از همه اینکه، امروز صبح فاضلاب از توالتمون سرریز شد، بدون هیچ دلیل خاصی. به مامانم زنگ زدم تا یه راه حل بهم بده، اما اون گفت برو یه کم قدم بزن. امیدوارم بودم بگه فاضلاب تهنشین میشه و اوضاع درست میشه. حالا چه واقعی، یا چه استعاری!”