- Published on
خواسته ای که عملی نشد ..
- Authors
“دلم میخواست وقتی سی سالم شد میلیاردر شده باشم. دلم میخواست نسخه آفریقایی بیل گیتس یا وارن بافت باشم. والدینم همیشه بهم میگفتن برای پولدار شدن باید سخت کار کنی. مثل این میمونه که بعد از باز کردن همه جعبه ها بهت جایزه بدن و من همیشه همین کار رو میکردم. همه نمراتم عالی بود، تو دانشگاه هاروارد درس خوندم و بعد از فارغالتحصیلی تو موسسه مالی گلدمن ساکس مشغول به کار شدم. برنامم این بود که پول دربیارم، ارتباطات خوبی ایجاد کنم و بعد برگردم غنا و یه کاری اینجا راه بندازم. اما کار اولم خیلی طول کشید تا به نتیجه برسه، بنابراین خسته شدم و تمام سرمایهام رو گذاشتم برای شروع یه کار دیگه. هر دوی این کارا برای مدتی تونستن پیشرفت کنن اما بعد به مشکل خوردن. الان دارم تلاش میکنم سرمایهام رو افزایش بدم ولی اوضاعم روبراه نیست و با هدفم فاصلهی زیادی دارم. اعتماد به نفسم رو دارم از دست میدم و نمیدونم قدم بعدی چی باید باشه. دیگه داره چهل سالم میشه و دارم سعی میکنم زاویه دیدم رو تغییر بدم تا بتونم به ناامیدیهام غلبه کنم. تلاش میکنم به خودم یادآوری کنم که یه همسر زیبا و یه پسر، چندتا کارمند و تجربههای فوق العادهای دارم. دیگه احساس نمیکنم باید میلیاردر بشم، هدف جدیدم اینه که یه شغل موفق داشته باشم تا هر روز بتونم کار کنم. اما تو ناخودآگاهم همیشه این برام سواله که: ‘ دارم منطقیتر میشم یا دارم از اهدافم دست میشکم؟’ ” (آکرا، غنا)