فوتبالیست زن در تیم مردان

” هر ورزشکاری که دلش میخواست میتونست تو دوره‌های آموزشی که مربی فوتبال آمریکایی کالج ما برگزار میکرد ثبت نام کنه، حتی دخترا. من کاپیتان تیم والیبال بودم و تصمیم گرفتم فوتبال رو هم امتحان کنم. روش کار این مربی شبیه دوره‌های نظامی بود. ساعت ۵ صبح از خواب بیدار میشدیم . مربی بروکس مرد باجذبه‌ای بود. قبلا تو کالج یه بازیکن خط جلو، تمام عیار بود، و هنوز هم بدن ورزیده‌ای داشت. همه بهش میگفتن ‘قربان.’ اون هیچ بدرفتاری رو تحمل نمیکرد. اما من همیشه روش کارش رو دوست داشتم، به همین خاطر تونستم دوام بیارم. درعرض چند هفته مربی بروکس من رو کاپیتان دوره کرد. من جلوی هفتاد تا ورزشکار که تقریبا همشون مرد بودن، وایسادم و رکورد وزنه‌برداری زنان رو شکستم. وقتی بازیکن خط حمله یه متلک راجع به ‘دختر وزنه‌بردار’ به من گفت، مربی بروکس شنید و اون بازیکن روز بعدش عذرخواهی کرد. حمایت‌های مربی بروکس به من اعتماد‌به‌نفس خیلی زیادی میداد.

بعد از فارغ‌التحصیلی تصمیم گرفتم به یه تیم فوتبال زنان ملحق بشم. وقتی وارد تیم شدم و سابقه بازی بازیکن‌ها رو خوندم، فهمیدم هیچکدوم قبلا تو تیم مردان کالج تمرین نکردن. بنابراین یه ایمیل به صاحب باشگاه زدم و در مورد نحوه گزینش بازیکن‌ها پرسیدم. من ۶ سال بصورت حرفه‌ای فوتبال بازی کردم و مربی بروکس تمام این مدت بازی‌های منو دنبال میکرد. از اینکه منم مثل خودش یه بازیکن خط جلو بودم خوشحال بود. به وبسایت باشگاه سرمیزد و رتبه من رو چک میکرد. پیرهن تیم ما رو تو باشگاه خودش آویزون کرده بود و ازم خواست یه پیرهن دیگه هم به دختر خونده‌اش بدم. متاسفانه زندگی کوتاه مربی بروکس تو سن چهل و هفت سالگی به پایان رسید. یه عمل خیلی ساده داشت که به مشکل خورد. روزی که خبر رو به من دادن انقدر حالم بد شد که نتونستم سرکارم بمونم. دقیقا همون موقع فهمیدم مربی بروکس چه تاثیر عمیقی روی من داشته. اون مجبور نبود به چیزی اهمیت بده و یا زن‌ها رو تو برنامه تمرینیش راه بده، اصلا شغلش نبود. اما اگر این کار رو نکرده بود من هیچ‌وقت اعتماد به نفس فوتبال بازی کردن رو پیدا نمیکردم. خیلی از خودگذشتگی کرد. من الان هفده تا پلاتین تو پام دارم و هیچ پولی بابت این نمیگیرم. تقریبا هیچ زنی بابت بازی تو این ورزش‌های خشن چیزی دریافت نمیکنه. بنابراین وقتی خوب به این موضوع فکر میکنم و دنبال دلیلی برای ادامه دادن این مسیر میگردم، به اون دوره آموزشی که با مربی بروکس گذروندم میرسم. بعد از مرگش زنگ زدم به کالج قدیمیش تا یه عکس ازش تو زمین بازی پیدا کنم. و همون سال وقتی قهرمان جهان شدیم، من شماره اون رو تن داشتم.