HumansLives
Published on

مادرم بهترین الگوی من بود

Authors

“پدر و مادرم هر دو این طرز تفکر عجیب پورتوریکویی رو داشتن که خانواده از همه چیز مهمتره. اگرچه تو یه مجتمع مسکونی دولتی زندگی میکردیم ولی من هیچوقت فکر نکردم فقیریم. برای همه‌ی تولدها و تعطیلات، جشن‌های بزرگ میگرفتیم. همیشه احساس امنیت و حمایت میکردم.یکی از اولین خاطراتی که یادم میاد مال وقتیه که تب کرده بودم و مادرم منو برد تا بخوابونه. وقتی نصفه شب بیدار شدم دیدم هنوز کنارم هست و یه دستمال سرد روی پیشونیم گذاشته. همیشه همینجوری بود.

مدام میگفت: ‘دیگه چیکار میتونم بکنم؟ دیگه چیکار میتونم بکنم تا خوشحالشون کنم؟’ و این دقیقاً همون احساسی بود که من وقتی دخترم بدنیا اومد داشتم. سرنوشت اینجوری خواست که وقتی دخترم سه سالش شد حضانت کاملش رو به من بدن. اون زمان من یه فروشگاه لوازم الکتریکی داشتم، اما میدونستم اگر 60 ساعت در هفته کار کنم اون پدری که دلم میخواد نمیتونم برای دخترم باشم.بنابراین سراغ کاری رفتم که نصف اون مبلغ درآمد داشت. اما وقتی دخترم بهم نگاه میکرد و میگفت: ‘بابا دوستت دارم،’ دیگه پول برام مهم نبود. حتی بردن یه لاتاری یک میلیون دلاری هم نمیتونست انقدر خوشحالم کنه. دوست داشتم یه خانواده بزرگ داشته باشم اما این اتفاق نیفتاد. همیشه من و دخترم تنهاییم. اون هدف زندگی منه.میخوام هرکسی دخترم رو میبینه بگه: ‘وای پدرش چقدر خوب ازش مراقبت میکنه.’ وقتی رفت مدرسه من فیلم‌های آموزشی یوتیوب رو نگاه کردم تا بلد بشم موهاش رو ببافم. اولین بار خیلی بهم ریخته شد، انگار یه عالمه مو که توی هم پیچیده شده بود. اما چند هفته بعد انقدر حرفه‌ای شدم که میتونستم واسه خودم آرایشگاه باز کنم. مدل‌های مختلف رو تمرین میکردم. بقیه پدر و مادرها میگفتن: ‘وای موهاش خیلی قشنگ شده.’ هیچکس نمیدونست پدرش موهاشو میبافه. دخترم آدم فوق العاده‌ای شده و دیدنش برای من لذت بخشه. اما من میخوام بهتون بگم بهترین هدیه‌ای که گرفتم چی بود. وقتی دخترم 6 یا 7 سالش بود، ما داشتیم با عروسک‌هاش بازی میکردیم و مادرم داشت ما رو تماشا میکرد. اون رو کاناپه نشسته بود و ناگهان شروع کرد به گریه کردن، **بهم گفت: ‘تو پدر خیلی خوبی هستی، من بهت افتخار میکنم.‘**هنوزم وقتی یادش میفتم مو به تنم سیخ میشه. میتونید تصور کنید؟ این زن الگوی من بود، بهترین مادر دنیا بود. و شنیدن این حرف از زبان اون مثل این بود که خدا تحسینم کرده.”