- Published on
حس قشنگ پدر بودن
- Authors
خانومم وقت دکتر داشت و پسرمون رو به من داد تا نگهش دارم. و من این شانس رو دارم که یه کم تماشاش کنم. میخوام برای ناهار ببرمش محل کارم و برای اولین بار به همکارام نشونش بدم. مطمئنم بعضیاشون اهمیتی نمیدن ولی من بخاطرش خیلی هیجان دارم. فوق العاده خوشحالم. انگار دوتا دنیای من دارن کنار هم قرار میگیرن. پدر بودن یه قسمت مهمی از شخصیتی که الان دارم رو میسازه و همکارام کسایی هستن که من بیشتر وقتم رو باهاشون میگذرونم. هیجان زدهام که ببینن برای چی هرروز انقدر برای خونه رفتن خوشحالم.(برلین، آلمان)